2024/12/28،‏ 6:45

ثروت، تاریخ و فرهنگ می‌آفریند!

دکتر احسان سلطانی‌فر 

عضو هیئت علمی دانشکده تجارت و بازرگانی دانشکدگان مدیریت 

 

 

 

 

دنگ شیائو پنگ که بسیاری او را معمار تحول اقتصادی چین کمونیست می‌دانند یکی از رهبران تاثیرگذار قرن بیستم به‌شمار می‌رود و شعارهای مختلفی دارد که برخی از آن‌ها جهانی شده‌اند. از جمله آنچه تحت عنوان تئوری گربه(Cat theory) منسوب به وی می‌دانند؛ گربه باید موش بگیرد فرقی نمی‌کند که سیاه یا سفید باشد. بر اساس همین نظریه چین بعد از انقلاب مائو دچار تحولی در نگاه اقتصادی-اجتماعی خود شده و به‌سمت یک دولت توسعه گرا حرکت کرد که در پوستۀ سوسیالیسم به دنبال توسعۀ اقتصادی بود. بدین ترتیب چینی که در 1960 میلادی به لحاظ درآمد سرانه(GDP Per capita) از اغلب کشورهای آفریقائی فقیرتر بود در سال 2024 میلادی در زمزۀ 70 کشور برتر دنیا قرار داشته و توانسته حداقل استانداردهای زندگی را برای بیش از یک میلیارد نفر فراهم آورد.

عبارت معروف دیگری نیز به دنگ شیائو پنگ نسبت داده می‌شود جایی‌که وی در 1990 می‌گوید "ثروتمند شدن باشکوه است" این گفتار و یا شعار وی نیز به مرور زمان در کارکرد و ساختار چین مدرن نمود یافت چنانکه امروز این کشور با گردآوردن ثروت و منابع مادی و طبیعی و انسانی و بهره‌برداری از آن‌ها خود را به عنوان یک ابرقدرت اصیل در دنیا معرفی کرده است. عظمت اقتصاد چین وقتی بیشتر مشخص می‌گردد که ردپای آنرا در تامین مالی بسیاری از پروژه‌های زیرساختی آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین می‌بینیم. بسیاری از کشورهای در حال توسعه که به هر دلیل به سرمایۀ غربی دسترسی ندارند امیدوارند که از منابع چینی برای توسعۀ کشور خود بهره ببرند و البته کالا و خدمات چینی را نیز خواسته یا ناخواسته می‌خرند. 

کسب ثروت یا نمایش ثروت به عنوان ابزاری برای کسب اعتبار از سوی کشورهای کوچک تر نیز دنبال شده است. نمود بارز آن در منطقۀ خاورمیانه ترکیه، عربستان و امارات متحدۀ عربی هستند. فارغ از انتقاداتی که به الگوی اقتصادی این کشورها علی الخصوص ترکیه و امارات وارد می‌شود و عده‌ای اقتصاد آن‌ها را حبابی و شکننده یا به‌شدت وابسته به حمایت غرب می‌دانند، اما امروز آن باوری که آن‌ها از ثروت و رفاه در کشورشان به دیگر کشورها الغا می‌کنند باعث شده تا مورد تحسین و احترام اتباع بسیاری از جوانان منطقه واقع شوند و چه بسیاری از جوانان، نیروهای کاری و البته سرمایه گذاران و کارآفرینان منطقه و دنیا ترجیح دهند تا ترکیه، امارات و شاید بزودی عربستان را به‌عنوان مأمن و محل زندگی خود انتخاب نمایند. در این میان امارات عملاً به بازتعریف یک تاریخ جدید برای خود دست زده و شعبۀ موزۀ لوور در ابوظبی را افتتاح می‌کند تا برای بازدید کنندگان چیزی بیش از برج و بازار برای نمایش داشته باشد. عربستان نیز با تعریف پروژه‌هایی نظیر نئوم(neom) قصد دارد مزیت‌های گردشگری و فرهنگی خود متنوع ساخته و حتی دست به یک ایجاد یک سیستم فرهنگی-اقتصادی جدید در خلیج عقبه(Gulf of Aqaba) بزند. 

می‌توان گفت آنچه از تجملات کشورهای عرب حاشیۀ خلیج فارس در بیابان‌ها و برج‌های سربه فلک کشیده و مال‌های آنچنانی آن‌ها می‌بینیم تلاشی برای نمایش ثروت، مانور فرهنگی و در نتیجه کسب احترام دیگر کشورها و القای حس افتخار در میان شهروندان همین کشورهای عربی محسوب می‌شود که البته موفقیت آمیز هم بوده است. در سوی دیگر منطقه نیز تصویری که از ترکیه در سریال‌های پرشمار تاریخی و درام این کشور به جهان نشان داده می‌شود کشوری با کمترین مسائل و بالاترین سطح رفاه است و در نتیجه هوس زندگی در ترکیه را به سر مخاطبان خارجی می‌اندازد. بنابراین ممکن است ترکیه چندان ثروتمند نباشد ولی با القای ثروتمند بودن گروه‌های هدف اعم از گردشگر و سرمایه‌گذار و تاجر به‌خود جلب می‌کند. البته پیام‌های سیاسی ترکیه نیز در پوستۀ اشرافی سریال‌های درام تاریخی به ذهن مخاطب تزریق می‌شود تا هژمونی ترکیه را به‌تدریج بپذیرند واین کشور را تحسین و تقاضا نمایند.

بنابراین یکی از عناصر قدرت نرم و البته قدرت سخت یک کشور ثروت است و کشوری که ثروتمند باشد در ضمن ایجاد حس افتخار در میان شهروندان خود موجب برانگیختن حس تحسین جهانیان شده و چه‌بسا گفتمان خود را نیز به طریقی رساتر به گوش دنیا خواهد رساند.

یک منبع مهم ثروت‌زا برای هر اقتصادی به ویژه اقتصاد ایران که در چهارراه ارتباطی دنیا واقع شده تجارت بین الملل به‌شمار می‌رود. امروزه شاهدیم بخشی از نقشی که ایران می‌بایست در کریدورهای بین‌المللی و بعنوان یک هاب تجاری در غرب آسیا ایفا میکرد توسط کشورهایی نظیر امارات و ترکیه ایفا شده و لذا منفعت و ثروتی که می‌توان از آن ایران باشد نصیب این کشورها شده است. ایران برخلاف امارات و عربستان نیازمند ایجاد آکواریوم های فرهنگی نیست چراکه عمق و مایۀ فرهنگی آن به خودی خودی برای مخاطبان خارجی جذاب است. در این شرایط مانع زدایی از نظام تجاری کشور به لحاظ سیاسی، لجستیکی، بانکی و سرمایه گذاری و علی الخصوص ایجاد توان تولید صادراتی از جمله الزامات احیای نقش تجاری تاریخی ایران در غرب آسیاست. با احیای این نقش تاریخی و توزیع رفاه و ثروت ناشی از آن به داخل کشور به واقع پیام کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران و گفتمان انقلاب اسلامی نیز به زبانی رساتر به سمع و نظر جهانیان خواهد رسید.